کد مطلب:27981 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

تبریک رهبری












802. مسند ابن حنبل - به نقل از بَراء بن عازب -:ما با پیامبر خدا در سفر بودیم. پس در غدیر خم فرود آمدیم و در میان ما ندای نماز جماعت داده شد و برای پیامبر خدا زیر دو درخت، روفته شد. پس، نماز ظهر را خواند و دست علی علیه السلام را گرفت و گفت:«آیا نمی دانید كه اختیار من به مؤمنان از خود آنها بیشتر است؟». گفتند:چرا.

گفت:«آیا نمی دانید كه اختیار من به هر مؤمنی از خود او بیشتر است؟». گفتند:چرا. پس دست علی علیه السلام را گرفت و گفت:«هر كه من مولای اویم، علی مولای اوست. خدایا! دوستش را دوست و دشمنش را دشمن بدار!». پس از آن، عمر، او را دیدار كرد و گفت:ای پسر ابو طالب، مباركت باد! مولای هر مرد و زن باایمان شدی.[1].

803. تاریخ دمشق - به نقل از براء بن عازب -:با پیامبر خدا خارج شدیم، تا این كه در غدیر خم فرود آمدیم. او مُنادی را مأمور كرد تا ندا دهد و چون جمع شدیم، گفت:«آیا اختیار من به شما از خود شما بیشتر نیست؟».

گفتیم:چرا، ای پیامبر خدا!

گفت:«آیا اختیار من به شما از مادرانتان بیشتر نیست؟».

گفتیم:چرا، ای پیامبر خدا!

گفت:«آیا اختیار من به شما از پدرانتان بیشتر نیست؟».

گفتیم:چرا، ای پیامبر خدا!

گفت:«آیا اختیار من از شما بیشتر نیست؟ آیا نیست؟ آیا نیست؟ آیا نیست؟».

گفتیم:چرا، ای پیامبر خدا!

گفت:«هر كه من مولای اویم، پس از من، علی مولای اوست. خدایا! هر كه را دوستش می دارد، دوست بدار و هر كه را دشمنش می دارد، دشمن بدار!».

عمر بن خطّاب گفت:مباركت باد، ای علی بن ابی طالب! امروز، ولیّ هر مسلمان شدی.[2].

804. مناقب الإمام أمیر المؤمنین - به نقل از براء بن عازب -:چون پیامبر خدا در غدیر خم فرود آمد، به آنان فرمان داد و میان دو درخت خرما را برایش روفتند. سپس مردم، گِرد او را گرفتند و پس از حمد و ثنای الهی فرمود:«آیا من به مؤمنان از خود آنها سزاوارتر نیستم؟».

گفتند:چرا.

پس بازوی علی علیه السلام را گرفت و او را كنار خود ایستاند و گفت:«پس از من، این، ولیّ شماست. خداوند، دوستدارش را دوست و دشمنش را دشمن دارد!».

عمر به سویش شتافت و گفت:مباركت باد، ای علی بن ابی طالب! ولیّ هر مسلمان شدی.[3].

805. تاریخ دمشق - به نقل از ابو هریره -:هر كه روز هجدهم ذی حجّه روزه بگیرد، خداوند برایش روزه شصت ماه را می نویسد و آن، همان روز غدیر خم است، روزی كه پیامبر خدا دست علی بن ابی طالب را گرفت و گفت:«آیا من مولای مؤمنان[4] نیستم؟».

گفتند:چرا، ای پیامبر خدا!

پس، دست علی بن ابی طالب را گرفت و گفت:«هر كه من مولای اویم، علی مولای اوست».

پس عمر بن خطّاب به او گفت:مبارك و میمونت باد، ای پسر ابو طالب! مولای من و مولای هر مسلمان شدی.

آن گاه، خداوند - تبارك و تعالی - نازل كرد:«امروز، دینتان را برایتان كامل كردم».[5].

806. امام صادق علیه السلام:و از جمله كسانی كه در آن موقعیت در تهنیت گفتنْ سنگ تمام گذاشتند، عمر بن خطّاب بود كه در میان گفته هایش گفت:مباركت باد، ای علی! مولای من و مولای هر مرد و زن باایمان شدی.[6].

ر. ك:الغدیر:283 - 270/1.

فیض القدیر:218/6.









    1. مسند ابن حنبل: 18506/401/6، فضائل الصحابة:1016/596/2، و 1042/610/2.
    2. تاریخ دمشق:8715/220/42، و 8717/221/42 و 8718، البدایة والنهایة:350/7.
    3. مناقب الإمام أمیر المؤمنین:343/442/1، شرح الأخبار:204/221/1.
    4. در برخی نقل ها آمده است:«أولی بالمؤمنین»، یعنی:سزاوارتر به مؤمنان.
    5. تاریخ دمشق:8739/234/42، و 233/42، تاریخ بغداد:4392/290/8.
    6. إعلام الوری:262/1، الإرشاد:177/1.